بسم اللهشوخی خوبی نبود !اول هفته تولد چل سالگیم بود به ماه قمریچهل سال تموم ! اونم وقتی هنوز یه سال و دو ماه و چن روز دیگه ازش مونده .. به سال شمسیحالا یه چلسالهممبارکم :|.همین که از چار پنج سال قبلش شروع کرده بود به لرزوندن و فروریختن و آوارکردن .. این کوفتی تا الآن که سهمگینترین بوده .. بقیهش ؟ میلی به دونستن اینکه تا کجای این دنیا باهاشم .. باهامهرو ندارم .. جای دیگهایرو دوستتر دارم .. جهنمشرو حتی .. ولی به هوای چیز دیگهای غیر سوختنم ! زندگی .. زندهبودن .. گمانم به خدا اینه.این سالِ چل ، صاحب کارگاه خونگی دوزُ بافِ خودم شدم .. هنوز اول راهشم .. با آزمون و خطاهایی که نرسیدن به انتخاب قطعی و تثبیت .. شاکرم ؟ معلومه .. راضی ؟ ترجیح من چیز دیگهای بود .. حالا دارم چیزیو زندگی میکنم که آرزوی بعضیاس .. اگه نگیم خیلیا .. آرزو کرده بودمش ؟ یادم نمیاد .. من یه مغرورِ ناشکر نیستم .. یه آرزو نکنمکسی که آرزو نمیکنه ، عوضش اعتماد داره .. رضایت از کجا میاد ؟ وقتی هیچی چیزی که موهات بابتش سفید شد ، نیست و برات مینویسن چیزی که داری آرزوی خیلیاس ، لبخند میشی و ذوق و کمی اشک و بیشتر سکوتمن یه مغرور ناشکر نیستم .. یه آرزو نکنم که ترجیح داده جای خدایا شکرت گفتنِ پر طعنه پر آه ، بگیرم طرفش و بگم بفرما این فرمون و اون دست خودت ، من بقیهشو زندگی میکنم با دستایی که از راحتی خیال زیر بغلم جمعشدن .. بیاون که چیزی از اعتمادم فرو بریزه .. اینجوری خواستی .. منم به کسی نمیگم سقف خواستنم هیچی این دنیا هم نبود :)..شکر شکر شکر :)توو شبام موتو ندارم .. ماه ابروتو ندارمغم دلتنگیتو هر شب ، رو سرم هوار کردی سنجاق بشهـ بهـ: پرچنهـُ الله مددی, پرچنهـ و پرچنگياش + نوشته شده در   789 ....
ما را در سایت 789 . دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 7 اسفند 1401 ساعت: 14:14